Artwork

A tartalmat a DADAR biztosítja. Az összes podcast-tartalmat, beleértve az epizódokat, grafikákat és podcast-leírásokat, közvetlenül a DADAR vagy a podcast platform partnere tölti fel és biztosítja. Ha úgy gondolja, hogy valaki az Ön engedélye nélkül használja fel a szerzői joggal védett művét, kövesse az itt leírt folyamatot https://hu.player.fm/legal.
Player FM - Podcast alkalmazás
Lépjen offline állapotba az Player FM alkalmazással!

فریاب خرد «۲۱» نخش اندیشی

27:43
 
Megosztás
 

Manage episode 436103569 series 3272245
A tartalmat a DADAR biztosítja. Az összes podcast-tartalmat, beleértve az epizódokat, grafikákat és podcast-leírásokat, közvetlenül a DADAR vagy a podcast platform partnere tölti fel és biztosítja. Ha úgy gondolja, hogy valaki az Ön engedélye nélkül használja fel a szerzői joggal védett művét, kövesse az itt leírt folyamatot https://hu.player.fm/legal.

دوستان . . . ما در آغاز با نخش‌ها می‌اندیشیدیم و امروز بیشتر در مفاهیم! برای فهم دنیا، ما بایستی از نو، توانایی اندیشیدن در تصاویر را بیاموزیم. درست فلسفه، در توانایی اندیشیدن در نخش‌ها آغاز می‌شود. از تئولوژی، راه رسیدن به فلسفه بن‌بست است! واژه گره یا گرویدن از بند یا گره‌ی نی، که بیان پیوند دو بخش نی با هم است می‌آید، و پیش نیاکان ما نشان اشغ و مهر بوده است. گرویدن با پیرو و تابع و ایمان کاری ندارد. در سغدی به خون، خورن می‌گویند که در اصل خورنو بوده، که همان خونابه نی باشد. همچنین به اهورامزدا که نام یا نسبت داده شده به خدا، ویژه زرتشتیان نیست! خورمزدابغی می‌گویند. یا به اردیبهشت (ارتاوهیشت) خورجانیچ می‌گفتند، که ابوریحان بیرونی هم به آن خورجن می‌گفت. یا به خورشید، خورارتا می‌گفتند. استفاده از واژه‌ی درشتی، بهتر از خشن است! چون واژه خشن مانای نی دارد، که به زن گفته می‌شد، و بدینسان تحقیر و کوچک کردن زن شمرده می‌شود. مرجان در شاهنامه اینهمانی با خون و زندگی و مهر دارد. واژه‌ی مرجان در اصل مرگان یا مرگن=نای‌مر=نای‌به بوده است. یا مرجی=عدس=ادواس=همزاد. سروش خجسته که خدای قداست جان باشد، نیک‌خواه نبوده، بلکه مهرخواه. جی‌گر هر انسانی، بهره‌ای از همدمی(اقتران) ماه با پروین است (ماه پر). که بیان هم‌گوهری بوده است، نه همچنان یا همچون! نخشی که پیشینیان ما از جگر داشتند؛ آن را اصل جوشش و زهش زندگی و مهر و شادی می‌دانستند، که از هم جداناپذیرند. ما برای فلسفه شاد، به سراغ ارسطو و افلاطون می‌رویم!؟ درحالیکه نمی‌دانیم خدای ایران اصل شادیست، که مایه‌ی بسی سرافکندگی است. در شاهنامه از خسته جگر سخن می‌رود. خستن، زخم زدن و کوفتن و کتک زدن است. به چیم، به هم خوردن رابطه‌ی مهر و زندگی و شادی و پاره شدن آنها.. که در مذاهب استوار بر عقیده‌ی مومن و کافر، امروزه به وفور دیده می‌شود. ما در ادبیات ایران، با چیرگی شریعت اسلام، با جگر خسته کار داریم! از اینرو خون جی‌گر خسته در چشم، تبدیل به اشک غم می‌شود، و همیشه بیانگر دردی از ژرفای وجود انسان بوده و شوربختانه هنوز هست! به سخن دیگر اصل هستی، جهان، کیهان، سرچشمه درد شده است

  continue reading

169 epizódok

Artwork
iconMegosztás
 
Manage episode 436103569 series 3272245
A tartalmat a DADAR biztosítja. Az összes podcast-tartalmat, beleértve az epizódokat, grafikákat és podcast-leírásokat, közvetlenül a DADAR vagy a podcast platform partnere tölti fel és biztosítja. Ha úgy gondolja, hogy valaki az Ön engedélye nélkül használja fel a szerzői joggal védett művét, kövesse az itt leírt folyamatot https://hu.player.fm/legal.

دوستان . . . ما در آغاز با نخش‌ها می‌اندیشیدیم و امروز بیشتر در مفاهیم! برای فهم دنیا، ما بایستی از نو، توانایی اندیشیدن در تصاویر را بیاموزیم. درست فلسفه، در توانایی اندیشیدن در نخش‌ها آغاز می‌شود. از تئولوژی، راه رسیدن به فلسفه بن‌بست است! واژه گره یا گرویدن از بند یا گره‌ی نی، که بیان پیوند دو بخش نی با هم است می‌آید، و پیش نیاکان ما نشان اشغ و مهر بوده است. گرویدن با پیرو و تابع و ایمان کاری ندارد. در سغدی به خون، خورن می‌گویند که در اصل خورنو بوده، که همان خونابه نی باشد. همچنین به اهورامزدا که نام یا نسبت داده شده به خدا، ویژه زرتشتیان نیست! خورمزدابغی می‌گویند. یا به اردیبهشت (ارتاوهیشت) خورجانیچ می‌گفتند، که ابوریحان بیرونی هم به آن خورجن می‌گفت. یا به خورشید، خورارتا می‌گفتند. استفاده از واژه‌ی درشتی، بهتر از خشن است! چون واژه خشن مانای نی دارد، که به زن گفته می‌شد، و بدینسان تحقیر و کوچک کردن زن شمرده می‌شود. مرجان در شاهنامه اینهمانی با خون و زندگی و مهر دارد. واژه‌ی مرجان در اصل مرگان یا مرگن=نای‌مر=نای‌به بوده است. یا مرجی=عدس=ادواس=همزاد. سروش خجسته که خدای قداست جان باشد، نیک‌خواه نبوده، بلکه مهرخواه. جی‌گر هر انسانی، بهره‌ای از همدمی(اقتران) ماه با پروین است (ماه پر). که بیان هم‌گوهری بوده است، نه همچنان یا همچون! نخشی که پیشینیان ما از جگر داشتند؛ آن را اصل جوشش و زهش زندگی و مهر و شادی می‌دانستند، که از هم جداناپذیرند. ما برای فلسفه شاد، به سراغ ارسطو و افلاطون می‌رویم!؟ درحالیکه نمی‌دانیم خدای ایران اصل شادیست، که مایه‌ی بسی سرافکندگی است. در شاهنامه از خسته جگر سخن می‌رود. خستن، زخم زدن و کوفتن و کتک زدن است. به چیم، به هم خوردن رابطه‌ی مهر و زندگی و شادی و پاره شدن آنها.. که در مذاهب استوار بر عقیده‌ی مومن و کافر، امروزه به وفور دیده می‌شود. ما در ادبیات ایران، با چیرگی شریعت اسلام، با جگر خسته کار داریم! از اینرو خون جی‌گر خسته در چشم، تبدیل به اشک غم می‌شود، و همیشه بیانگر دردی از ژرفای وجود انسان بوده و شوربختانه هنوز هست! به سخن دیگر اصل هستی، جهان، کیهان، سرچشمه درد شده است

  continue reading

169 epizódok

Minden epizód

×
 
Loading …

Üdvözlünk a Player FM-nél!

A Player FM lejátszó az internetet böngészi a kiváló minőségű podcastok után, hogy ön élvezhesse azokat. Ez a legjobb podcast-alkalmazás, Androidon, iPhone-on és a weben is működik. Jelentkezzen be az feliratkozások szinkronizálásához az eszközök között.

 

Gyors referencia kézikönyv

Hallgassa ezt a műsort, miközben felfedezi
Lejátszás