بنیاد فلسفهی نوین ایران، بر پایهی جهان بینی گوهری و جهان آرایی نخستین ایران، به زبان یابندهی فرهنگ سیمرغی/زنخدایی ایران، فیلسوف منوچهر جمالی
…
continue reading
…
continue reading
بررسى آراء و نظریههاى پروفسور"مایکل کارلبرگ" در کتاب "فراسوی فرهنگ رقابت" از نظر آئین بهائی. تهیه و اجرای آزاده جاوید و همراهی سارا احمدی و کارشناس برنامه مازیار فرحبخش.
…
continue reading
1
مردمشاهی ۳۰ (جمهوری ایرانی)
18:58
18:58
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
18:58فرهنگشهر . . . سرپیچی، یکی از اصول برجستهی جمهوری ایرانی است. ما بر پایهی خرد خود، چنین حق و قدرتی را داریم. حقی که در شاهنامه، در داستان کاوه آمده است. کاوهای که در فرهنگ ایران نماد گوهر ایستادگی در برابر اصل بیداد (آزردن جان و خرد) است. خرد شاد بهمنی، که ضد خشم است. به چم، جمهور مردم حقانیت به حکومتی میدهند، که بر پایهی خرد بهمنی باشد. به د…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۹ (جمهوری ایرانی)
29:48
29:48
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
29:48فرهنگشهر . . . خودجوشی در گوهرش ناهمخوان با رهبر و راهبری است و خودش راه گشاست. در فرهنگ ایران، خودجوشی و به هم جوشی، باهم پیوندی ناگسستنی دارند. چرا گوهر هر آدمی، سرخ و سپیدی است که سبز و روشن میشود؟ از روشنی، دو برداشت ناهمخوان در تاریخ شده است. یکی روشنی است که از بریدن و متضاد شدن دو چیز با هم به وجود میآید. همان مفهومی که زرتشت آورد و سپس …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۸ (جمهوری ایرانی)
25:05
25:05
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
25:05فرهنگشهر . . . در فرهنگ اصیل ایران، زمان تنها نمیگذرد و گذشته نمیشود، بلکه میگردد (گشتن)، دیگرگون میشود. آنچه که میتواند رنگ و چهرهی دیگر پیدا کند، غنی و سرشار است. اینست که حکومتها (قدرت ورزان) هزارهها تغییر را دوست نداشتند و میخواستند بر روی یک حقیقتی، دستگاه حکومتی، شکلی ثابت بمانند، درحالیکه مسئله فرم نیست و دگرگونی مایهی درونی است. …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۷ (جمهوری ایرانی)
23:15
23:15
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:15فرهنگشهر . . . فرستادهٔ سلم چون گشت باز شهنشاه بنشست و بگشاد راز گرامی جهانجوی را بار خواند همه بودنی پیش او باز راند ورا گفت کان دو پسر جنگجوی ز خاور سوی ما نهادند روی از اختر چنین استشان بهره خود که باشند شادان بکردار بد دگرشان ز دو کشور آبشخورست که آن بومها را درشتی برست برادرت چندان برادر بود کجا مر ترا بر سر افسر بود چو پژمرده شد روی رنگین …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۶ (جمهوری ایرانی)
35:23
35:23
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
35:23فرهنگشهر . . . جز از کهتری نیست آیین من / نباشد جز از مردمی دین من (شاهنامه)، جمهوری ایرانی، بر شالودهی دین مردمی، که بنیاد فرهنگ سیاسی ایران بوده، گذارده شده است. ایرانی، بحث یک ملت یا قوم یا جامعه سربسته ویژهای نیست، که خودی و ناخودی داشته باشد! بلکه واژهی ایرانی، نمایانگر فرهنگ مردمی است. مردم=مرتخم=تخم ارتای خوشه، امروزه بسیار میشنویم که…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۵ (جمهوری ایرانی)
23:51
23:51
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:51فرهنگشهر . . . چرا ما جمهوری ایرانی میگوییم، ولی مانند جمهوریخواهان بسیاری که امروزه آویزان کالچر غربی، به اصطلاح چپگرا و راستگرا، و یا برخی از اصلاح طلبان خجالتی و کمونیستهای بیمیهن.. با بر زبان آوردن که هیچ، حتا با شنیدن «پاینده ایران» ، تبخال و کهیر نمیزنیم و درجا سکته ناقص نمیکنیم!؟ چونکه وارونه این شبه جمهوریخواهان (مثلنی)، بکار بردن …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۴ (جمهوری ایرانی)
30:36
30:36
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
30:36فرهنگشهر . . . خرد بهتر از هرچه ایزد بداد/ستایش خرد را به از راه داد ، خرد بهمنی که ضد خشم و قهر و تهدید و تجاوز، خردی که سامانده گیتی است، بدون تبعیض نژادی و مذهبی و جنسی و طبقاتی، میان همهی مردمان پخش شده است. تنش داد و مهر در داستان فریدون، برای بیدار کردن همین خرد است که قدرتها و آموزههایشان آن را پیوسته در مردمان سرکوب میکنند! در فرهنگ ای…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۳ (جمهوری ایرانی)
24:39
24:39
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
24:39فرهنگشهر . . . مردم شاهی دیروز یا جمهوری ایرانی امروز، بیان درونمایه و منش فرهنگی است، نه تنها فرم و ظاهر آن، که مانند جمهوریهای امروزی، سر از دیکتاتوری و استبداد در میآورند. وارد کردن جمهوری غربی که در سالهای درازی در جایی دیگر پا گرفته است، تنها آوردن سطح، رویه، پوستهای است بدون هسته و مغز که در بستر جامعه نمیروید و بارور نخواهد شد! داد، ک…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۲ (جمهوری ایرانی)
23:23
23:23
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:23فرهنگشهر . . . دستکم از مشروطیت تا به امروز، از آنجایی که به بن و درونمایههای فرهنگ اصیل ایران پرداخته نشده بود، و شوربختانه کماکان نمیشود! و یا زیر پوشش زرتشتیگری (دنیای فانی و آخرت ابدی) بدست فراموشی سپرده شده است، تاثیر ناچیزی بر روی جنبشها داشته است، که پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم ناگوار این کمرنگی فرهنگی و بیمهری ایرانی نسبت به درک و ف…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۱ (جمهوری ایرانی)
27:40
27:40
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:40فرهنگشهر . . . در فرهنگ ایران، تا حکومت میان مردم پخش نشود، داد نیست! و این اصل جمهوری است. ما بجای صغیر و ضعیف و تابع و گناهکار بودن همیشگی در افکار ابراهیمی و کالچر غربی و شرقی، آسنبغ (یکی از نامهای بهمن که به پخش کردن برمیگردد) فرهنگ ایران را داریم که ساماندهی و آراستن را از آن همگان میداند. همچنین داد در الهیات زرتشتی (فرهنگ مسخ شده ایران…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲۰ (جمهوری ایرانی)
26:27
26:27
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
26:27فرهنگشهر . . . ما یک فرمول ابدی برای آشتی دادن اضداد در اجتماعی که پیوسته در حال دگرگونی است، نداریم! خرد سنگی یا سنتزی یا شاد بهمنی (سنگیدن، هنگیدن، سنجیدن) برای شناخت چیزها، آنها را از هم پاره و تجزیه نمیکند، بلکه به گونهای در همخردی آدمیان باهم، پیوند میان پدیدهها را میپروراند. نماد این اندیشه در فرهنگ گوهری ایران، موهای این خدا (بهمن) بود…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۹ (جمهوری ایرانی)
23:09
23:09
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:09فرهنگشهر . . . داد چیست؟ داد از داته میآید، که بینش زایشی باشد، که از آدمی میروید و بنیاد عدالت و قانون و نظم میشود. برای ما بسیاری از عدالت اجتماعی مارکسیسم و قوانین تغییر ناپذیر و مقدس علمی آن، و از عدل علی و قصهی سیخ سوزان بر روی دست برادرش که تقاضای بخش کوچکی از بیت المال را کرده بود، سخن گفتند؟ و این دو را با تف به هم چسباندند، و حلال کل …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۸ (جمهوری ایرانی)
28:14
28:14
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
28:14فرهنگشهر . . . من که از آتش دل چون خم می در جوشم/مهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم (حافظ) ما با هنگام زایش ناگهانی آزادی کار داریم، که سدهها سرکوب شده است. ما با یک جنبش از سر سبز شونده، اینست که با سیمرغ کار داریم. چرا برخاستن سیمرغ از خاکسترش، رستاخیز در فرهنگ گوهری ایران را یک افسانه میانگارند؟! چون ایران نشناس و ادبیاتچی ایرانی سطحینگر، هی…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۷ (جمهوری ایرانی)
20:21
20:21
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
20:21فرهنگشهر . . . جمهوری ایرانی یا مردمشاهی، نه با ملی گرایی کار دارد، نه با ناسیونالیسم غربی! برای ایرانی بودن، مسئلهی فردیت بسیار مهم است. در فرهنگ ایران، اندیشه جهانی، و گفتار و کردار ایرانی است. در این فرهنگ کهن و غنی مردمی، حقیقت یا راستی، یک راه راست نیست، که بدون هیچ نگرانی و دغدغه و تشویش گمراهی، آن را دنبال کنیم و بی شک و پرسش و پژوهش، برا…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۶ (جمهوری ایرانی)
20:47
20:47
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
20:47فرهنگشهر . . . تهی دستی سخن را رنگ دیگر میدهد صائب / ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر باشد ، بنای مردمشاهی بر شالودهی گوناگونی، همچون رنگین کمان و سمفونی سیمرغ، مانند باغی پر از گلها و آواز پرندههای رنگارنگ است. مفهوم ارزش ایرانی، بکلی با نیک و بد، خیر و شر، حق و باطل در ادیان نوری فرق دارد. به همین دلیل در فرهنگ ایران سیمرغ (بزرگترین خدای ای…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۵ (جمهوری ایرانی)
24:59
24:59
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
24:59فرهنگشهر . . . جمهوری ایرانی یا مردمشاهی به چم چیست؟ ما تنها با کپی کردن یک فرم و وارد کردن آن از خارج، نمیتوانیم ساماندهی کنیم و خود به خود کار به جایی نمیبریم. جمهوری که نه تنها ریشه در اندیشه، بلکه تراوشی از فرهنگ و روان و گوهر یک مردمی نباشد، در آن سرزمین سازمان ناپذیر است! یکی از گرانیگاههای مردمشاهی در ایران، بر پایهی شایستگی و بایستگی…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۴ (جمهوری ایرانی)
18:24
18:24
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
18:24فرهنگشهر . . . این مهم نیست که دین حقیقی کدام است! بلکه این مهم است که چگونه ما با هم زندگی کنیم. همان اندیشهی بنیادین فرهنگ هزارهای ایران، که در منشور کوروش بازتاب یافته و نخستین شکل قانونی و تاریخی را به خود گرفته است. زندگی که حکومت (سامانده) را به گونهای خودجوش از خودش میتراود. خوشبختانه فرهنگ ایران، پس از هزارهها و کلی خاک خوردن و زنگ زد…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۳ (جمهوری ایرانی)
24:05
24:05
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
24:05فرهنگشهر . . . چگونگی جدایی دین از حکومت؟ مسئلهای که با رابطهی بینش انسان با حکومت، با اولویت جان یا زندگی بر ایمان کار دارد، و این کار بدون زنده کردن و بسیج ساختن فرهنگ گوهری ایران محال است! سوژهی جدایی حکومت از دین، ویژهی جامعههایی است که در آن ادیان ابراهیمی حاکم هستند، که دین برای آنها معنای خاصی دارد، و ما به اشتباه این معنای خرد را به ک…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۲ (جمهوری ایرانی)
30:15
30:15
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
30:15فرهنگشهر . . . این مفهوم سبز، تلنگری است که به زخم سه هزار ساله، در روان و تاریخ و فرهنگ ایران که در گوهر هر ایرانی هست و همیشه درد میکند، زده شده است! همیشه سبز و شاداب بودن، از ریشه در خاک داشتن و خاکی بودن میآید. ولی از خاک فرا میروید و روشن و خرّم میشود، و از بینشی میروید که از طبیعت خود انسان پیدایش یافته و سر به آسمان میساید. سبز به ما…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۱ (جمهوری ایرانی)
23:24
23:24
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:24فرهنگشهر . . . ای باد خوش که از چمن عشق میرسی / بر من گذر که بوی گلستانم آرزوست (مولوی) ، مفهوم پیوند جمهوری ایرانی (مردمشاهی) با رنگ سبز در ژرفای فرهنگ ایرانی و خدای ایران که خدای رنگ بوده است چیست؟ سبز=زرد(رام/مادینه) + آبی(بهرام/نرینه)، که در هم آغوشی با هم سبز یا پدیدار و روشن میشوند. واژهی چمن، از چمان، از یمان میآید که برمیگردد به ییمه…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱۰ (جمهوری ایرانی)
46:33
46:33
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
46:33فرهنگشهر . . . ز نیرو بود مرد را راستی / ز سستی کژی زاید و کاستی ، بزرگترین مسئلهی جمهوری ایرانی، همانا بنا کردن جامعه و حکومت (ملت_دولت) بر پایهی خرد شاد است، نه تنها خردگرایی خشک و خالی! در فرهنگ ایران، روشنایی و شادی، ناگسستنی هستند. اندیشیدن با خندیدن آغاز میشود. به مانای هستی یافتن در گیتی، خندیدن است. مسخره کردن تصویر آدم و حوا، که بیان ف…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۹ (جمهوری ایرانی)
17:01
17:01
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
17:01فرهنگشهر . . . شهروند کیست؟ و شهروندی چیست؟! از ویژگیهای آسنخرد یا خرد مینویی، یکی جویندگی و آزمایندگی، و دومی نگهبانی از زندگی، و سومی سامانده و آراینده است. خدای ایران یا سیمرغ، خوشهی همهی انسانها بوده است. دانههای به هم پیوستهای که هم فردیت، هم کثرت، و هم پیوستگی دارند. ما در فرهنگ ایران، چیزی بنام وحدت نداریم! که به واسطهی آن، همهی دا…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۸ (جمهوری ایرانی)
25:29
25:29
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
25:29فرهنگشهر . . . جمهوری و دموکراسی و حقوق بشر و جامعهی مدنی و آزادی ووو چنانچه پنداشته میشود، یک فرم نیست که بتوان مانند کالاهای صنعتی از کشورهای پیشرفته وارد کرد و مردمان را در این قالب جا داد. از فلسفه تا تئوریهای سیاسی و اجتماعی راههاست. شوربختانه به اصطلاح روشنفکران ما میخواهند که یک پاره از فلسفهی غرب را از یک برهه از زمان بگیرند، و بدون …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۷ (جمهوری ایرانی)
23:36
23:36
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:36فرهنگشهر . . . در فرهنگ اصیل ایران، تنها به بهمن، وهومن، هخامن، که اندیمن و هندیمن هم خوانده میشوند، گوش فرا داده میشود، و رجوع به مرجع دیگری وجود خارجی نداشته است و ندارد! برای ایرانی، بهمن ارکه (ارک=قلعهی درون قلعه) دنیا بود. تخم درون تخم، مینوی مینو بود. واژهی اندرون امروز ما، همان به سوی مینوی دیروز، درونیترین و خودمانیترین پاره آدمی ب…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۶ (جمهوری ایرانی)
27:47
27:47
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:47فرهنگشهر . . . تصویر تخم و خوشه ایرانی، سراندیشهای ژرف و انتزاعی که خدا را از یک فرد، به مفهوم یک اصل دگرگون ساخته بود! بر پایهی این اندیشه، تا این اصل(بن) واحد(یگانه) و یکپارچه است، تاریک و مجهول و بینام است. ولی همینکه گسترده و پراکنده شد، روشن و پیدا و رنگارنگ و گوناگون میشود. ایرانی در دیگری بدنبال ایمان او نبود، بلکه در نهاد هر کسی به بنی…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۵ (جمهوری ایرانی)
12:25
12:25
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
12:25فرهنگشهر . . . در تورات، زندگی کردن در گیتی، یک مجازات است! همچنین قرآن، زندگی در دنیا را لهو و لعب (هرزگی، بدکاری، هوسرانی) میداند!؟ فرهنگ ارتایی ایران، جهان دوبخشی (گذرا و ناگذرا)، بریده و ناهمگوهر نمیشناخت. ارتا=سیمرغ، هم تخم بود، هم خوشه، که این نام را به گفته ابوریحان، اهل پارس در «ارتاخوشت» ارتای خوشه، پاسداری کرده بودند. نامی که زرتشت و …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۴ (جمهوری ایرانی)
19:10
19:10
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
19:10فرهنگشهر . . . سکولاریته در فرهنگ ایران، همان عروسی انسان با جهان است. ما برای اینکه درک درستی از فرهنگ ایران داشته باشیم، بایستی نخست بسیاری از مفاهیمی که بیشتر از آیین زرتشتی گرفته شده است و شوربختانه به اشتباه میان ایرانیان به عنوان فرهنگ اصیل ایران بسیار رواج دارد، درحالیکه هیچ همخوانی و همپوشانی با فرهنگ نخستین ایران ندارد را دور بریزیم. الهی…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۳ (جمهوری ایرانی)
14:45
14:45
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
14:45فرهنگشهر . . . مردمشاهی دیروز یا جمهوری ایرانی امروز، چیزی جز همان تصویر سیمرغ نیست، که در دل مردم زنده مانده، و در ادبیات ما انباشته شده است. بی ارزش ساختن داستان سیمرغ نزد ساسانیان، و شراکت آنها با موبدان زرتشتی در حکومت به این دلیل بوده است که، این داستان تئوری حکومت جمهوری (مردم بر مردم)، اوامیان یا خرّمدینان بود. سیمرغ یکی از نامهای «ارتا» …
…
continue reading
1
مردمشاهی ۲ (جمهوری ایرانی)
21:01
21:01
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
21:01فرهنگشهر . . . هدهد، سبک شده هوتهوتک/هوتوتک است. (هو=بِه + توتک=نی) = نایبه=سیمرغ ، که تخمی جوینده، نهفته در همگان باشد، همان اصل جستجو و آزمایش و پژوهش و پرسش. پیدایش حکومت(سامانده) از ملت، یا همان پدیدهی دولت-ملت! چرا شاه در فرهنگ گوهری ایران، نام خود ملت بوده است؟ بلوچهای ایران، هنوز مانای بنیادی پیدایش را که زایش باشد، نگاه داشتهاند. در ش…
…
continue reading
1
مردمشاهی ۱ (جمهوری ایرانی)
22:12
22:12
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
22:12فرهنگشهر . . . ما جامعه و حکومتی(ساماندهی) میخواهیم، که بر پایهی فرهنگ گوهری ایران و خرد سامانده بنا شود. فرهنگ ایران بر این اصل استوار است که مردمان از هر قوم و طبقه و دین و ایدئولوژی که باشند، اراده کنند که بر پایهی خرد انسانی خودشان در این گیتی بیاندیشند و زندگی کنند. قداست «جان و خرد» انسان، برترین اصل فرهنگ ایران است، و بدینسان ایجاب همزیس…
…
continue reading
1
انقلاب مشروطهخواهان علیه مشروطیت (اشانتیون تاریخی۲)
3:01:18
3:01:18
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
3:01:18مشروطه . . . به زبان و پژوهش آقای نیما جوادپور
…
continue reading
1
فریاب خرد «۳۰» کمان بهمن
24:02
24:02
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
24:02دوستان . . . در دل چو سنگ مردم آتشی است / کو بسوزد پرده را از بیخ و بن (مولوی) ، در سنگ، نر و ماده با هم است. به رستم تهمتن میگفتند، چون هم تخم است و هم زهدان. واژهی هوا پیش نیاکان ما، مانای از خود بودن داشته است که سپس مانند اصطلاح هوای نفس زشت ساخته شده و در اصل اصالت از انسان زدوده شده است. خرد سنگی=آسن خرد=خرد خودزا و آزاد ، در پهلوی دربارهی…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۲۹» سنگ و رنگ
28:49
28:49
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
28:49دوستان . . . تا هنگامی که ما روند پیدایش یک بینش را میدانیم، آن خرافه نیست! بلکه خورآپه یا خونابه یا شیرابه یا رنگ است. سنگهای رنگین پیوندی تنگاتنگ با جهانبینی ایرانی از زندگی و گیتی و خدایان داشتند. خار و خارا و خره به واژهی هره برمیگردند، که هم به مانای نی و هم زن باشد. چرا جمشید در شاهنامه با جستن و برون آوردن گوهر از خارا، خواستار روشنی بود…
…
continue reading
دوستان . . . منیدن، مینو کردن گیتی است. هر بینشی که نداند چگونه و چرا پیدایش یافته است؟ در درازای زمان، خرافه میشود! خرافه=خرآبه،آپه=خورآوه=خونابه=شیرابه چیزها، که نامهای دیگرش، ژد و مان و رنگ است، که با جذب آن، مردم(مرتخم) آباد میشده و از آن تن(زهدان)، روشنی و بینش میروییده است. البته که میتوان از چنین بینشی انتقاد کرد، ولی نباید بدینسان همهی…
…
continue reading
دوستان . . . چو جایی تشنگی باشد به غایت / کشد در خویشتن آبی نهایت (عطار) جامعهی امروز ما، همین انسانهای هاروتی ماروتی هستند، که در چاه اسلام آویخته شدهاند! ولی این حکومتهای ضد خردادی و امردادی، غافل از این هستند که آموزههای ضد آب (ژد) ایشان، سوزاننده و پژمراننده و خشک کننده جان و زندگی هستند، و هرچه بر خشک مغزی، خشک چشمی، خشک خوئی، خشک دستی، خ…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۲۶» گوهر خوردادی و امردادی
41:29
41:29
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
41:29دوستان . . . همیشه تن آباد با تاج و تخت / ز درد و غم آزاد و پیروز بخت ، همیشه دل و هوشش آباد باد / روانش ز هر درد آزاد باد (فردوسی) با انسان آباد است که اجتماع و جهان آباد میشود. از آبادی درونی، به بیرونی رسیدن. مردم که از مرتخم میآید، تشنهی آب است تا بروید. انسان تخمی است از مر، از اصل جفتی و انبازی و دوستی. اصل آب=زرمایه ، واژهی خاک در فرهنگ …
…
continue reading
1
فریاب خرد «۲۵» جهانآرایی
45:29
45:29
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
45:29
…
continue reading
دوستان . . . فرهنگ ایران استوار بر آرمان آبادی که اینهمانی با آفریدن داشته است، بود. چم آباد که در زمینههای گوناگون همچون سیاست (جهانآرایی) هنوز ناشناخته است و بکار بردن آن، اصطلاح لفظی بیش نیست! در فرهنگ نخستین ایران بسیار ژرف و پهناور بوده و ریشه در جان آدمی داشته است. گوهر انسان آباد کردن است. آباد به مانای آفرینش جهان و روشنی و شادی از مهر خد…
…
continue reading
دوستان . . . نخستین که آتش به جنبش دمید / ز گرمیش پس خشکی آمد پدید / و زآن پس ز آرام سردی نمود / ز سردی همان باز تری فزود / چو این چار گوهر بجای آمدند / ز بهر سپنجی سرای آمدند / گهرها یک اندر دگر ساخته/ ز هرگونه گردن برافراخته (فردوسی)
…
continue reading
1
فریاب خرد «۲۲» یاقوت سرخ و چرخ کبود
29:50
29:50
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
29:50دوستان . . . ز یاقوت سرخ است چرخ کبود / نه از آب و گرد و نه از باد و دود (فردوسی) ، شده زهره مانند یاقوت سرخی / شده مشتری هم چو بیجاده لعلی (منوچهری) ، همت عالی طلب، جام مرصع گو مباش / رند را آب عنب یاقوت رمانی بود (حافظ) ، جامجم از یاقوت و زر و آبگینه ساخته میشود. و این جامجم، اصل و بن دگرگون کردن نفرت و کین و بغض انسان به مهرورزی است. بدینسان …
…
continue reading
1
فریاب خرد «۲۱» نخش اندیشی
27:43
27:43
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:43دوستان . . . ما در آغاز با نخشها میاندیشیدیم و امروز بیشتر در مفاهیم! برای فهم دنیا، ما بایستی از نو، توانایی اندیشیدن در تصاویر را بیاموزیم. درست فلسفه، در توانایی اندیشیدن در نخشها آغاز میشود. از تئولوژی، راه رسیدن به فلسفه بنبست است! واژه گره یا گرویدن از بند یا گرهی نی، که بیان پیوند دو بخش نی با هم است میآید، و پیش نیاکان ما نشان اشغ و …
…
continue reading
1
فریاب خرد «۲۰» رآسن و آویشن
34:09
34:09
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
34:09دوستان . . . جیگر در فرهنگ گوهری ایران، پیکریابی کدام خدایان است؟ گاو نخستین=ایودات=خوشه همهی جانها ، گش=گوش=خوشه ، سنبل=سهخوشه ، بوی خوش، با مهر و شناخت کار دارد. دارستان=نهالستان ، از میان جیگر (فرخزاد)، رآسن و آویشن میرویند. افزایش اهریمن در یزدانشناسی زرتشتی، و این زخم زدن و آزار و کشتن و نخست مردن و سپس بپاخاستن! ایدهی زرتشتی است و در ف…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۹» خون سرخ و اندیشه سپید
43:07
43:07
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
43:07دوستان . . . پیوند خدایان و انسان در فرهنگ گوهری ایران چیست؟ خرد، در یک عضو خاصی، (برای نمونه سر) در تن نیست! بلکه همکاری و هماندیشی همهی اندام (همهی ملت) باهم است. بهرهای از گوهر خدایان گوناگون، از جاودانگی آنها که در اثر مهرورزیدن به یکدیگر ایجاد میشود. هستند، تا هنگامی که باهم در هماهنگی انبازند. در سغدی به عناصر، امشاسپندان گفته میشود. شو…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۸» سیاوش≠شیر+شمشیر
28:38
28:38
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
28:38دوستان . . . پیدایش روشنی از گوهر مهر است. شیرآبه=آپه=آوه ، ابوریحان همیشه دم از آفتاب میزد نه خورشید، چرا؟ چونکه آپهتاب، تابش آتشی که درون شیرآبههاست، نام زن خدای مهر ایران، ارتا یا سیمرغ، دایهی این جهان بود. رودآبه=دختر سیمرغ ، همین خورشید خانم فرهنگ ایران در میترائیسم، مرد (شیر+شمشیر) مسخ شده است. فرهنگی بیگانه و وارونه شده است. آپادانا=آپه+…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۷» سرچشمهی روشنایی
31:06
31:06
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
31:06دوستان . . . خون جیگر، سرچشمهی روشنایی نیاکان ما بود. به خون، رنگ نیز میگفتند. واژهی رنگ در اصل، ارانگ=ار(جنبش) + انگ (انغا،نی) بوده است. آذرفروز=سیمرغ ، در فرهنگ ایران، روشنی ابتدا به ساکن نیست! بلکه پیدایشی از آتش، به سخن دیگر بر پایهی گرمی و مهر بوده است. فرهنگ ارتایی یا زنخدایی ایران، همهی آب به مانای کلانش، شیرابهی جهان، اصل روشنایی مید…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۶» چشم و چراغ
43:57
43:57
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
43:57دوستان . . . چگونه چشم انسان خورشید میشود؟ و با نگاهش روشن میکند! جهان در فرهنگ ایران غار یا سیاه است، یعنی همهچیز ژرف=گروا=گرو=زهدان تاریک است. هر چیزی که ما امروزه سطحی میبینیم و روشن میانگاریم، آبستن است. حقیقت یا راستی در هر چیزی گنج=جی+بن است. کاربرد واژهی غار یا چاه ایرانی، جایگاه پیدایش و جستجوست. بینش و شادی و مهر.. در (آزمودن) درون چ…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۵» اندیشیدن تن
40:05
40:05
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
40:05دوستان . . . همهی تن در اندیشیدن انبازند. خرد، تراوش جگر و دل و مغز است. در فرهنگ ایران، مهر و شادی و اصل و حقیقت و غایت و معنا.. در خود هر انسانی هست، که نکته بسیار مهم و گرانمایهای است. چرا که اندام انسان، پیکریابی گوهر خدایان ایران است. رد پای این فلسفه را برای نمونه میتوان در واژهی دست=انگشت=انگ=نی است دید که اینهمانی با خرّم دارد. یا در نا…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۴» معنا و زیبایی
37:15
37:15
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
37:15دوستان . . . اندیشه جز زیبا مکن کو تار و پود صورت است / ز اندیشهای احسن تند هر صورتی احسن شده (مولوی) معنای زیبا، منشأ چهرهی زیباست. اصل زیبایی در ایران خرّم است. وای=باد نیکو ، پرنیان=پرندنیکان=نخستین عنصر نهفته در هر انسانی ، واژهی هستی=به هم بافته ، هر صورتی پروردهای معنی است لیک افسردهای / صورت چو معنی شد کنون آغاز را روشن شده ، با دیدین ز…
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۳» من و چیم
28:35
28:35
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
28:35دوستان . . . زیستن چیست؟ جستن معنای زندگی در زیباییهایش است. اندیشیدن، عشق به معنا یا محتوای زیبایی خود است. در فرهنگ گوهری ایران هر انسانی، خودش باید پاسخ معنای زیبایی خود را بیابد! چیم=چی=چه=چرا=غایت=دلیل=معنا
…
continue reading
1
فریاب خرد «۱۲» انسان زیبا و آیین مهر و دوستی
36:20
36:20
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
36:20دوستان . . . هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا /چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا/معلوم نشد که در طربخانه خاک/نقاش ازل بهر چه آراست مرا (خیام) قشنگ=کشش
…
continue reading