اینجا قراره دربارهی چیزهایی که به ذهنم میرسه حرف بزنم.
…
continue reading
اینجا براتون حافظ میخونم و معنی میکنم ولی قول میدم شبیه کلاسهای حوصله سر بر ادبیاتتون نباشه.
…
continue reading
حافظ بخونیم و از خوندنش لذت ببریم :) لطفاً پیشنهادات و انتقادات و نکتههای خودتون رو توی توییتر و ایستاگرام بهمون بگین. @hafezartistry اگه دوس داشتین توی سایت «حامی باش» ازمون حمایت کنین.
…
continue reading
1
القارئ عماد زهير حافظ - رواية حفص عن عاصم - Emad Hafez - Rewayat Hafs A'n Assem |
موقع المكتبة الصوتية للقرآن الكريم
المصحف الكامل للقارئ من موقع المكتبة الصوتية للقرآن الكريم http://www.mp3quran.net Mp3 Quran Emad Hafez - Rewayat Hafs A'n Assem
…
continue reading
در این اپیزود پدیدههای انسانی را در کانتکست "حلقهی معیوب" تحلیل کردهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
در رواندرمانی از چه چیزی حرف بزنیم؟
20:16
20:16
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
20:16در این اپیزود به اهمیت منتالیزیشن و نمادپردازی ذهنی در تداعی آزاد پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در این اپیزود به نیمهی تاریک شخصیتهای پخته پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در این اپیزود از هارمونی شروع کردم و به یک پدیدهی روانشناختی به نام cognitive dissonance ورود کردم و از این طریق یکی از ابعاد "سندرم گیرافتادن" در رابطه را تشریح کردم.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
سندرم گیرافتادن دررابطه، اثر رولر کوستر
17:37
17:37
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
17:37در این اپیزود به دلایل پنهانی گیرافتادن در یک رابطهی پیچیده و پر مشکل پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
سندرم گیر افتادن در رابطه- پدیده شمس و مولانا
25:40
25:40
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
25:40در این اپیزود به ابعاد پنهانی عدم توازن قدرت در رابطه بین پارتنرها پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
سمبلها و اختلالهای روانی
27:17
27:17
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:17در این اپیزود با یک نگاه تحلیلی به ارتباط نمادپردازی و اختلالهای روانی پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
قسمت 50 - رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
43:05
43:05
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
43:05رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند من ارچه در نظر یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند چو پردهدار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است؟ که بر صحیفۀ هستی رقم نخواهد ماند سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند توانگرا! دل د…
…
continue reading
در این اپیزود به واکاوی کاریزما از زوایای مختلف روانشناختی پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در این اپیزود به دلایل پنهانیتر خرید و لذت از آن پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در این اپیزود به یکی از روزمرهترین کارهای زندگی معمولی یعنی کافهرفتن پرداختهام و تلاش کردهام در آن عمیق شوم و جنبههای پنهانی روانشناختی آنرا بررسی کنم.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
چرا در افسردگی گیر میافتیم؟
19:21
19:21
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
19:21در این پادکست به نقش فریب مغز در افسردگی پرداختهام و با استناد به صحبت خوبی که با دکتر علیاکبر توسلی، استاد قلب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان داشتم، به مقایسهی آن با فریب قلب پرداختم.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در اینجا به واکاوی احساس گناه از منظر تکاملی پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در اینجا با استناد به دو واژهی دیپرشن و ملانکولی به کاوش در ابعاد مختلف افسردگی پرداختهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در این اپیزود دربارهی تفاوت احساس خصوصی سوگ با مراسم اجتماعی سوگواری صحبتکردهام و آنرا از منظر تراژدی تحلیل کردهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
اینجا دربارهی دلایل پنهانی گیرافتادن در موقعیت سوگ حرف زدهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
در این پادکست دربارهی احساسهای متناقض در سوگ حرف زدهام و صحبتهایم را به ادبیات و نوروساینس ارجاع دادهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
برلیان- کاوشی دربارهی سوگ
26:01
26:01
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
26:01در این اپیزود به مفهوم فقدان و سوگ پرداختهام. برای کشف معانی نهفتهی سوگ از تمثیل برلیان استفاده کردهام.Hafez Bajoghli által
…
continue reading
1
قسمت 49 - حال خونین دلان که گوید باز
34:51
34:51
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
34:51حال خونیندلان که گوید باز؟ وز فلک خون خم که جوید باز؟ جز فلاطون خمنشین شراب سرّ حکمت به ما که گوید باز؟ شرمش از چشم میپرستان باد نرگس مست اگر بروید باز هرکه چون لاله کاسهگردان بود زین جفا رخ به خون بشوید باز نگشاید دلم چو غنچه اگر ساغری لالهگون نبوید باز بس که در پرده چنگ گفت سخن ببرش موی تا نموید باز گرد بیت الحرام خُم حافظ گر نمیرد به سر بپو…
…
continue reading
1
قسمت 48 - دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود
34:23
34:23
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
34:23دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود تا دل شب سخن از سلسلۀ موی تو بود دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت باز مشتاق کمانخانۀ ابروی تو بود هم عفاالله صبا کز تو پیامی میداد ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت فتنهانگیز جهان غمزۀ جادوی تو بود من سرگشته هم از اهل سلامت بودم دام راهم شکن طرۀ هندوی تو بود بگشا بند قبا ت…
…
continue reading
1
قسمت 47 - صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
33:26
33:26
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
33:26صبحدم مرغِ چمن با گلِ نوخاسته گفت ناز کم کن که در این باغ، بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست نرنجیم، ولی هیچ عاشق سخنِ سخت به معشوق نگفت گر طمع داری از آن جامِ مُرَصَّع می لعل درّ و یاقوت به نوکِ مژهات باید سُفت تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاکِ درِ میخانه به رخساره نَرُفت در گلستانِ ارم دوش چو از لطف هوا زلفِ سنبل به نسیمِ سحری میآشفت گ…
…
continue reading
1
قسمت 46 - خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
40:12
40:12
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
40:12خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است؟ چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است؟ جانا به حاجتی که تو را هست با خدای کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است ای پادشاه حسن، خدا را، بسوختیم آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در حضرت کریم، تمنا چه حاجت است محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست چون رخت از آن توست، به یغما چه حاجت است جام جهان…
…
continue reading
1
قسمت 45 - منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن
38:20
38:20
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
38:20منم که شهرۀ شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالودهام به بد دیدن به میپرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن به پیرِ میکده گفتم که چیست راه نجات؟ بخواست جامِ می و گفت راز پوشیدن ز خطّ یار بیاموز مِهر با رخِ خوب که گرد عارضِ خوبان خوش است گردیدن مرادِ دل ز تماش…
…
continue reading
1
قسمت 44 - چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
46:10
46:10
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
46:10چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نهای دلبرا، خطا اینجاست سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست در اندرون من خستهدل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب بنال، هان که از این پرده کار ما به نواست مرا به کار جهان هرگز التفات نبود رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست نخفت…
…
continue reading
1
قسمت 43- حجاب چهرۀ جان میشود غبار تنم
28:04
28:04
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
28:04حجاب چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست روم به گلشنِ رضوان، که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم دریغ و درد که غافل ز کارِ خویشتنم چگونه طوف کنم در فضایِ عالم قدس؟ که در سراچهٔ ترکیب، تختهبند تنم اگر ز خون دلم بوی شوق میآید عجب مدار که همدرد نافهٔ ختنم طرازِ پیرهن زرکشم مبین…
…
continue reading
1
قسمت 42 - دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
35:42
35:42
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
35:42دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟ پنهان خورید باده که تکفیر میکنند ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق میبَرند منع جوان و سرزنش پیر میکنند جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اِکسیر میکنند گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید مشکل حکایتیست که تَقریر میکنند ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب تا خود درونِ پرده چه تدبیر میکنند تشویشِ وقتِ پیر…
…
continue reading
1
قسمت 41 - دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
32:18
32:18
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
32:18دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشعهٔ پرتوِ ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند بعد از این رویِ من و آینهٔ وصف جمال که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند هاتف آن روز به …
…
continue reading
1
قسمت 40 - حاشا که من به موسم گل ترک می کنم
23:33
23:33
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:33حاشا که من به موسم گل ترک می کنم من لاف عقل میزنم این کار کی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم کو پیک صبح تا گلههای شب فراق با آن خجستهطلعت فرخنده پی کنم کی بود در زمانه وفا جام می بیار تا من حکایت جم و کاووس و کی کنم از نامۀ سیاه نترسم که روز حشر…
…
continue reading
1
قسمت 39 - رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
30:58
30:58
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
30:58رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست؟ فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید؟ ز روی ساقی مهوش گلی بچین امروز که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید من این مرقع رنگین چو گل، بخواهم سوخت که پیر باده فروشش به جرعهای نخرید عجایب ره عشق ای …
…
continue reading
1
قسمت 38 - یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
30:20
30:20
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
30:20یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غمدیدۀ ما شاد نکرد آن جوانبخت که میزد رقم خیر و قبول بندۀ پیر ندانم ز چه آزاد نکرد کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک رهنمونیم به پای علم داد نکرد دل به امید صدایی که مگر در تو رسد نالهها کرد در این کوه که فرهاد نکرد سایه تا بازگرفتی ز چمن، مرغ سحر آشیان در شکن طرۀ شمشاد نکرد شاید ار پیک صبا از تو …
…
continue reading
1
قسمت 37 - یا رب این شمع دلافروز ز کاشانۀ کیست
21:21
21:21
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
21:21یا رب این شمع دلافروز ز کاشانۀ کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانۀ کیست حالیا خانهبرانداز دل و دین من است تا همآغوش که میباشد و همخانۀ کیست بادۀ لعل لبش — کز لب من دور مباد — راح روح که و پیمان ده پیمانۀ کیست دولت صحبت آن شمع سعادتپرتو بازپرسید خدا را که به پروانۀ کیست میدمد هرکسش افسونی و معلوم نشد که دل نازک او مایل افسانۀ کیست یا رب آن شاهو…
…
continue reading
1
قسمت شانزدهم (سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند)
30:35
30:35
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
30:35بابت تاخیر در شروع فصل جدید عذر میخوام رفقا. از اینکه اومدید بهم دلگرمی دادید و تشویقم کردید که کار رو ادامه بدم بینهایت ممنونم. امیدوارم از این غزل لذت ببرید.
…
continue reading
1
قسمت 36 - طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
26:19
26:19
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
26:19طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من گرچه سخن همی برد قصۀ من به هر طرف از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف ابروی دوست کی شود دستکش خیال من کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف من به خی…
…
continue reading
1
قسمت 35 - زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
34:40
34:40
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
34:40زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکتهدان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بیعنایت رندان تشنه لب را جامی نمیدهد کس گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این ش…
…
continue reading
1
قسمت 34 - ای پیک راستان خبر سرو ما بگو
31:02
31:02
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
31:02ای پیک راستان خبر سرو ما بگو احوال گل به بلبل دستان سرا بگو بر این فقیر قصۀ آن محتشم بخوان با این گدا حکایت آن پادشا بگو ما محرمان خلوت انسیم غم مخور با یار آشنا سخن آشنا بگو بر هم چو میزد آن سر زلفین مشکبار با ما سر چه داشت؟ ز بهر خدا بگو هرکس که گفت خاک ره او نه توتیاست گو این سخن معاینه در چشم ما بگو هان بر در است قصۀ ارباب معرفت رمزی برو بپرس …
…
continue reading
1
قسمت 33 - حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
29:36
29:36
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
29:36حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان میتوان گرفت افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زین آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار میشدم دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت آن روز شوق ساغر می خرمنم ب…
…
continue reading
1
قسمت 32 - ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
32:22
32:22
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
32:22ساقی بیار باده که ماه صیام رفت درده قدح که موسم ناموس و نام رفت وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم عمری که بی حضور صراحی و جام رفت مستم کن آنچنان که ندانم ز بیخودی در عرصۀ خیال که آمد کدام رفت بر بوی آن که جرعۀ جامت به ما رسد در مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفت دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید تا بویی از نسیم میاش در مشام رفت زاهد غرور داشت سلامت نبر…
…
continue reading
1
قسمت 31 - بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
23:14
23:14
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:14بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کن و سرحلقۀ رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است گو میرسم اینک به سلامت نگران باش خون شد دلم از حسرت آن لعل روانبخش ای درج محبت به همان مهر و نشان باش تا بر دلش از غ…
…
continue reading
1
قسمت 30 - هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
28:29
28:29
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
28:29هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده میدارد وگرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک بضرب سیفک قتلی حیاتنا …
…
continue reading
1
قسمت 29 - نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
27:04
27:04
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:04نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد این تطاول که کشید از غم هجران بلبل تا سراپردۀ گل نعره زنان خواهد شد گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی مایۀ نقد بقا را که ضمان خواهد شد ماه شعبان منه از دست…
…
continue reading
1
قسمت پانزدهم (گل در بر و می در کف و معشوق به کام است)
23:24
23:24
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:24عیدتون مبارک، امیدوارم از شنیدن این غزل لذت ببرید.
…
continue reading
1
قسمت 28 - صبا به تهنیت پیر میفروش آمد
24:35
24:35
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
24:35صبا به تهنیت پیر میفروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد هوا مسیحنفس گشت و باد نافهگشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که س…
…
continue reading
1
قسمت چهاردهم (چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست)
30:21
30:21
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
30:21این قسمت غزل بیست و دوم رو خوندیم و سعی کردیم کمی معنی ابیات رو توضیح بدیم. دوستان خیلی خوشحال میشم اگه نظراتتون رو برام بنویسید چه توی اپهای پادکست و چه توی صفحات اینستا و توییتر. امیدوارم از این کار لذت ببرید.
…
continue reading
1
قسمت 27 - سحرم دولت بیدار به بالین آمد
27:47
27:47
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:47سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرس عاشق مسکین آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که…
…
continue reading
1
قسمت سیزدهم (به ملازمان سلطان که رساند این دعا را)
21:41
21:41
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
21:41باید طبق معمول من رو بابت تاخیر و مشکلات در ضبط و ویرایش صدا ببخشید. امیدوارم از این غزل لذت ببرید.
…
continue reading
1
قسمت 26 - خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم
29:22
29:22
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
29:22خرّم آن روز کز این منزل ویران بروم راحت جان طلبم وز پی جانان بروم گرچه دانم که به جایی نبرد راه غریب من به بوی سر آن زلف پریشان بروم دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت به هواداری آن سرو خرامان بروم در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت با دل زخمکش و دیدۀ گریان بروم نذر کردم گر از این غم بهد…
…
continue reading
1
قسمت 25 - زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
27:22
27:22
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:22زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینۀ من خوابت هست عاشقی را که چنین بادۀ شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تحفه به ما روز الست آن چه او ر…
…
continue reading
1
قسمت 24 - زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست
23:38
23:38
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
23:38زلفت هزار دل به یکی تاره مو ببست راه هزار چارهگر از چار سو ببست تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافهای و در آرزو ببست شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو ابرو نمود و جلوهگری کرد و رو ببست ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت این نقشها نگر که چه خوش در کدو ببست یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم با نعرههای قلقلش اندر گلو ببست مطرب چه پرده ساخت…
…
continue reading
1
قسمت 23 - روشنی طلعت تو ماه ندارد
27:10
27:10
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
27:10روشنی طلعت تو ماه ندارد پیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشۀ ابروی توست منزل جانم خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من آینه دانی که تاب آه ندارد شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت چشم دریده ادب نگاه ندارد دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری جانب هیچ آشنا نگاه ندارد رطل گرانم ده ای مرید خرابات شادی شیخی که خانقاه ندارد خون خور و خامش نشین ک…
…
continue reading
1
قسمت 22 - طفیل هستی عشقند آدمی و پری
35:17
35:17
Lejátszás később
Lejátszás később
Listák
Tetszik
Kedvelt
35:17طفیل هستی عشقاند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری بکوش خواجه و از عشق بینصیب نباش که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند به عذر نیمشبی کوش و گریۀ سحری تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرینکار که در برابر چشمی و غایب از نظری هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری ز من به حضرت آصف که میبرد پیغام؟ که …
…
continue reading